
آسمان آبی، چشمان آبی
آسمان آبی، چشمان آبی
به گزارش خبرگزاری فارس، فاکساسپورت بر اساس گزارشی که منتشر کرد، از پرافتخارترین تیم آلمان به عنوان «پرامتیازترین تیم بوندسلیگا در یک دهه اخیر» نام برده است.
آبی یکی از رنگهای اصلی است که با نور مرئی با طول موج بین ۴۴۰ تا ۴۹۰ نانومتر متناظر است. این رنگ از رنگ های زبان اچتیامال (HTML) است و میتوان آن را با درج نام انگلیسی آن (blue) در صفحات وب به کار برد.
در اکثر زبانهای کهن واژهای وجود نداشته که مترادف رنگ آبی باشد و در بسیاری از زبانهای امروزی هم از یک واژه برای اشاره به رنگ سبز و آبی استفاده میشود. ویلیام گلدستوندانشمند و سیاستمدار بریتانیایی از اولین افرادی بود که در سال ۱۸۵۸ به تحقیق در مورد این زمینه پرداخت. وی با بررسی اودیسه و دیگر متنهای یونانی باستان متوجه شد که هیچ چیزی با رنگ آبی توصیف نشده و گویا اصلاً برای یونانیها با وجود زبان و ادبیات بسیار غنی خود رنگ وجود نداشته است. لازاروس گیگر زبانشناس آلمانی تحقیق گلدستون را پی گرفت و متوجه شد که این وضعیت در فرهنگ های دیگر هم صادق است. او حماسههای ایسلندی، قرآن، داستانهای باستانی چینی و نسخههای عبری کتاب مقدس را مطالعه کرد و نتیجه گرفت که هیچ رنگ آبی، به معنایی که ما اکنون آن را میشناسیم وجود نداشته است و آبی از سبز و سایه های تیرهتر قابل تشخیص نبودهاست.
در ادبیات کلاسیک ایران هم برای توصیف رنگ آسمان و دریا معمولاً از کلمه خضرا (سبز) استفاده میشد. مثلا ناصر خسرو میگوید: «ای قبه گردنده بی روزن خضرا» یا مولانا میسراید: «آن ببین که بحر خضرا را شکافت» یا حافظ: «مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو». در برخی اشعار نیز به همرنگی آسمان و سنگ زبرجد (زمرد) که سبزرنگ است اشاره شده؛ مثل حافظ: «بر این رواق زبرجد» یا «بر قبه طارم زبرجد» فیروزهای و کبود ازرق نیز دیگر واژههایی هستند که با بسامد کمتری برای اشاره به رنگ آسمان استفاده شدهاند. واژه «آبی» در فارسی قدیم به معنای «میوه به» بوده و تا قبل از نهضت بازگشت هیچوقت از این کلمه در معنای رنگ استفاده نشده نبود. علت این موضوع آن است که انسانها در طول تاریخ کم کم با رنگهای مختلف آشنا شده اند و در ابتدا فقط رنگهای معدودی را می شناختهاند. با توجه به سیر آشنایی بشر با تنوع رنگها، ایرانیان نیز در گذشته نسبت به امروز رنگهای کمتری را میشناختند و در دوره کلاسیک هنوز رنگهای سبز و آبی را از هم تفکیک نکرده بودند. از آنجا که چگونگی نامگذاری رنگها در زبان، بر چگونگی ادراک رنگها تأثیر میگذارد، برخی فارسی زبانان در غیاب رنگ واژه مستقلی که بر تمام زیرمجموعههای رنگ آبی دلالت کند، این رنگها را از خانواده رنگ سبز به شمار میآوردهاند. به همین دلیل در این که آسمان را هم فیروزهای و نیلی و لاجوردی بنامند و هم سبز و زمردی و زبرجدگون، هیچ تناقضی احساس نمیکردهاند.
در برخی زبانهای امروزی (به خصوص زبانهای شرق آسیا) هنوز آبی و سبز با یک کلمه نامیده میشوند یا برای توصیف رنگی که ما سبز مینامیم از واژه آبی استفاده میکنند (یا برعکس). مثلاً ویتنامیها رنگ آسمان و برگ درختان را xanh مینامند. در ژاپن midori به معنای سبز و ao به معنای آبی است. اما اکثر ژاپنیها رنگ چراغ راهنمایی را ao توصیف میکنند. در حالی که چراغ راهنمایی در ژاپن دقیقاً به همان رنگ نقاط دیگر دنیاست. در تایلندی هم کلمه khiaw به معنی سبز است اما دریا و آسمان هم با همین رنگ توصیف میشود. در زبان کرهای و چینی قدیمی هم وضع مشابه است.
این وضعیت با توجه به کمیابی رنگ آبی در طبیعت چندان عجیب نیست. تقریباً هیچ حیوان آبیرنگی وجود ندارد. چشمهای آبیرنگ نادر هستند و اکثر گلهای آبی هم پرورشی هستند. با این حال حتی در شعرهای باستانی و متون مذهبی که مرتب به آسمان اشاره دارند نیز از واژهای که بتوان آن را آبی دانست استفاده نشدهاست. یک محقق برای بررسی این موضوع هیچگاه به دخترش نگفت که آسمان آبی است و بعداً وقتی از آو رنگ آسمان را پرسید. او ابتدا آن را بدون رنگ، سپس سفید و سپس آبی توصیف کرد. این نشان میدهد که آبی دانستن آسمان نیز به پیشفرضهای زبانی ما بستگی دارد.
تاثیر رنگ آبی بر بدن
طبق بررسی های دانشمندان در دانشگاه هاروارد که تأثیر نور رنگ ها را بر هورمون و درجه حرارت بدن واینکه نور چگونه بر میزان هوشیاری و هیجان تأثیر میگذارد، به نتیجه رسیدند که رنگ آبی مغز انسان را تهیج کرده و انسان را فعال میکند. و معتقد هستند که نور آبی مهمترین عامل در هشیاری مغز است. نور آبی مستقیما باعث افزایش سطح هوشیاری و کارایی مغز میشود. نور آبی بر روی غده هیپوتالاموس تأثیر میگذارد. هیپوتالاموس غدهای در مغز است که تولید هورمون ملاتونین را تنظیم میکند. همان هرمونی که باعث خواب آلودگی ما میشود. بنا براین نور آسمان آبی باعث میشود که هورمون ملاتونین در طول روز کمتر تولید شود و ذهن و بدن هشیار و فعال تر بماند.
پژوهشگران در مطالعات خود دریافتند تمامی افراد دارای چشم های آبی رنگ از کشورهای مختلف آسیایی و اروپایی دارای جدی مشترک هستند که بین ۶ تا ۱۰ هزار سال پیش بر اثر یک جهش ژنتیکی، فعالیت ژن OCA۲ در آن ها دچار تغییر شده است.
مطالعات جدید پژوهشگران دانشگاه کپنهاگ نشان می دهد تمامی افراد دارای چشم های آبی رنگ در سراسر دنیا دارای جدی مشترک هستند.
در این مطالعات مشخص شد یک جهش ژنتیکی که حدود ۶ تا ۱۰ هزار سال پیش رخ داد سبب تغییر رنگ چشم گروهی از انسان ها شد.
یافته های پژوهشگران نشان می دهد تمامی انسان ها در اصل دارای چشم هایی به رنگ قهوه ای بوده و پرفسور هانس ایبرگ استاد دانشکده پزشکی مولکولی و سلولی در این رابطه اعلام کرد: «اجداد ما در هزاران سال پیش دچار جهش ژنتیکی در ژن موسوم به «OCA2» در کروموزوم هایشان شدند که منجر به از کار افتادن کلیدهای ژنتیکی ایجاد کننده رنگ قهوه ای در چشم انسان می شود.»
ژن OCA2 دارای کد های خاصی هستند که پروتئین P نامیده می شود و در تولید ملانین نقش داشته این پیگمه ها یا رنگدانه ها به مو، چشم و پوست ما رنگ می دهند.
این کلیدهای منجر به جهش ژنتکی، فعالیت ژن OCA۲ را به طور کامل متوقف نمیکنند اما برخی از اعمال این ژن را مختل کرده و در مجموع موجب رقیق شدن رنگدانه های چشم شده و در نتیجه رنگ چشم های فرد، آبی میشود.
این نوع از جهش ژنتیکی کاملا ویژه و منحصر به فرد بوده دارای خواص مشخصی است. اگر این ژن به طور کامل غیر فعال شود، انسان هیچ نوع رنگدانهای در چشم، مو و پوست خود نخواهد داشت و این پدیده به عنوان زالی یا «albinism» شناخته میشود.
پژوهشگران دریافتهاند که هر نوع تنوع و تغییر رنگ در چشم انسان ها از قهوه ای تیره تا سبز؛ نتیجه مستقیم میزان ملانین موجود در عنبیه است اما افراد دارای چشم های آبی رنگ تنها افرادی هستند که تغییرات کمی در نوع و میزان رنگدانه های چشم آن ها دیده شده و پرفسور هانس ایبرگ در رابطه با این ویژگی منحصر به فرد اعلام کرد: «با توجه به این موضوع می توان استنتاج کرد که تمامی افراد دارای چشم های آبی رنگ، جدی مشترک دارند. تمامی این افراد یک کلید ژنتیکی یکسان را در نقطهای ثابت و مشخص از دی ان ای خود به ارث برده اند. در مقابل، افراد دارای چشم های قهوه ای رنگ دارای تنوع قابل توجهی در منطقه DNA خود هستند که تولید ملانین را کنترل می کند.»
در این مطالعات پرفسور ایبرگ و تیم همکارانش اقدام به بررسی و آزمایش میتوکندری DNA افراد مختلف کرده و رنگ چشم آن ها را بررسی کرند.
در این پژوهش افراد چشم آبی از کشورهای مختلف جهان از جمله اردن، دانمارک، ترکیه و … بررسی شده و پس از انجام ۱۰ سال پژوهش ژنتیکی به نتایج فوق رسیدند.
در سال ۱۹۹۶ پرفسور ایبرگ برای نخستین بار به نقش ژن OCA۲ در ایجاد رنگ چشم پی برد. گفتنی است جهش ژنتیکی که منجر به تغییر رنگ چشمهای قهوه ای به آبی میشود را نمیتوان جهشی مثبت یا منفی محسوب کرد. این جهش ژنتیکی یکی از انواع مختلف جهش های ژنتیکی است که موجب تعیین رنگ مو، طاسی، کک و مک و … می شود که هیچ تاثیری در افزایش یا کاهش طول عمر انسان نخواهند داشت.
این پزوهشگر دانمارکی در خاتمه توضیحات خود افزود: «این موضوع به سادگی نشان می دهد که طبیعت به طور متناوب ژنوم انسان را تغییر داده و با ترکیب آن ها موجب پدید آمدن ژن های جدیدی می شود.»





